گاه ميگويد پدر گاهي حسن گاهي رضا

دختر بدرالدجا امشب سه جا دارد عزا
گاه ميگويد پدر گاهي حسن گاهي رضا

آن لحظه که پرپر زدی و آه کشیدی    معصومه مظلومه، کجا بود رضا جان


کار تو، همه مهر و وفا بود، رضا جان

پاداش تو، کی زهر جفا بود، رضا جان

آن لحظه که پرپر زدی و آه کشیدی
 معصومه مظلومه، کجا بود رضا جان 

بر دیدنت آمد چو جوادت ز مدینه
سوز جگرش، یا ابتا بود رضا جان

تنها نه جگر، شمع‌صفت شد بدنت آب
کی قتل تو اینگونه روا بود، رضا جان

تو ناله زدی، در وسط حجره و زهرا
بالای سرت نوحه‌سرا بود رضا جان

یک چشم تو در راه، به دیدار جوادت
چشم دگرت کرب و بلا بود، رضا جان

جان دادی و راحت شدی از زخم زبان‌ها
این زهر، برای تو شفا بود رضا جان

از آتش این زهر، تن و جان تو می‌سوخت
اما به لبت، ذکر خدا بود رضا جان

روزی که نبودیم در این عالم خاکی
 در سینه ما، سوز شما بود رضا جان 

از خویش مران «میثم» افتاده ز پا را
عمری درِ این خانه گدا بود رضا جان
***استاد حاج غلامرضا سازگار***

رحلت پيامبر خاتم (ص) و  شهادت امام حسن مجتبي (ع) بر عاشقان راه طريقت تسيلت باد



 گریه کن ای دیده روزمـاتم است آخر عمر رسول(ص) خاتم است
 نــاله خيزدزد از دل ارض و سما  دل غمين گـشته  تمام مـا سوا
  از مدینه ميرسـد آه و فغان صاحب قرآن رود از این جهان
خاتم پيغمبران(ص)دربستراست بهراوخونین دوچشم حیدر(ع) است